ای کاش
- شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۰۵ ب.ظ
ای کاش که از مزرعۀ سینۀ تو مار بروید
ای کاش برقصد تن عریان تو در آتش مسموم
ای کاش لب تلخ تو را بوسۀ ابلیس بشوید
ای کاش که در گور گلوی تو گل خنده بخشکد
ای کاش که از چشمۀ چشمت ، همه شب اشک بجوشد
ای کاش طلسم شب گیسوی تو را روز بدزد
ای کاش که زهر لب سوزان تو را مار بنوشد
ای کاش در آغوش عطشدار هم آغوش ، بخشکی
ای کاش که معشوق به چشمان تو خنجر بنشاند
ای کاش که فریاد تو را شیهۀ طوفان برباید
ای کاش به لب های تو داغ لب بیگانه بماند
ای کاش بپیچد به فریبنده تنت پیچک شلاق
ای کاش که گیسوى تو در آتش صد فتنه بسوزد
ای کاش تماشاچی افسون زدۀ مرگ تو باشم
ای کاش که چاک کفنت را زن همسایه بدوزد
ای کاش که تابوت تو بر دوش دو بد مست برقصد
ای کاش کفن بر تن بی جان تو ، تا سینه بلغزد
ای کاش ببوسد لب خونین تو را گور کن پیر
ای کاش که پستان تو ، بر سنگ یخ گور بلرزد
ای کاش بمیری . . . ای کاش بمیری . . .
- ۹۵/۰۱/۰۷